دیدار تدارکاتی تیمهای پرسپولیس و مس کرمان در پایان 90 دقیقه تلاش دو تیم با برد پرسپولیس همراه بود.
به گزارش خبرگزاری فارس، تیم فوتبال پرسپولیس در نیمه دوم به جز ایمان صادقی با 10 بازیکن جدید مقابل مس کرمان بازی کرد. رضا خالقیفر، محسن بنگر، محمد انصاری، وحید حیدریه، احمد نوراللهی، هادی نوروزی، محسن مسلمان، محمد رحمتی، بنگسون و علی فاطمی 10 بازیکن تعویضی تیم پرسپولیس در نیمه دوم بودند.
* تیم مس هم در این بازی با تعویضهایی به بازی آمد که مهمترین آنها حضور افشین اسماعیلزاده هافبک سابق پرسپولیس در ترکیب تیم مس بود که همچنین کیوان امرایی هم در این بازی برای مس در نیمه دوم به میدان آمد.
* داوری این بازی به خصوص در نیمه دوم به قدری ضعیف بود که بارها صدای بازیکنان مس کرمان درآمد. اوج اشتباهات داوری در نیمه دوم زمانی بود که دروازهبان تیم پرسپولیس بر روی مهاجم مس خطای محرزی انجام داد و داور در عین ناباوری خطا اعلام نکرد که این تصمیم وی با اعتراض بسیار زیاد بازیکنان کرمانی روبرو شد.
* مرتضی قدیمیپور دروازهبان پرسپولیس در این بازی در نیمه دوم به جای ایمان صادقی به بازی آمد.
* هواداران تیم پرسپولیس در این بازی کریم باقری مربی این تیم را بیش از سایرین تشویق کردند.
* از این دیدار تصویربرداری شد تا سرخپوشان با نقاط ضعف و قوتشان آشنا شوند.
گفتنی است این دیدار تدارکاتی با تک گل امید عالیشاه که در نیمه اول و در دقیقه 8 به ثمر رسانده بود به پایان رسید تا سرخپوشان پیش از بازی مقابل سپاهان برد روحیهبخشی به دست بیاورند.
ملیپوش دو و میدانی ایران در مرحله نخست لیگ توانست در دوی ۱۰۰ متر به عنوان قهرمانی برسد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، مرحله روز نخست مرحله اول لیگ دو و میدانی امروز برگزار شد که در یکی از مهمترین مواد یعنی دوی 100 متر رقابت نزدیکی بین ملیپوشان ایران وجود داشت که در پایان حسن تفتیان از تیم موجهای آبی با ثبت رکورد 10 ثانیه و 23 صدم ثانیه با عنوان قهرمانی برسد. پس از او رضا قاسمی از نفت فلات قاره با رکورد 10 ثانیه و 31 صدم ثانیه و محمدحسین ابارقی از مس کرمان با رکورد 10 ثانیه 56 صدم ثانیه به ترتیب در رتبههای دوم تا سوم قرار گرفتند.
* شریفی قهرمان دوی نیمه مارتن شد
همچنین مهدی شریفی دونده استقامتی کشورمان از تیم نفت فلات قاره با زمان یک ساعت و 12 دقیقه و 31 ثانیه در دوی مارتن در جایگاه نخست ایستاد و پژمان کرزهای از پارسمهر فارس و بهزاد شنوا از سبکسازان شرق دوم و سوم شدند.
با وجود مشترکات تاریخی، قومی و مذهبی فراوان بین افغانستان و همسایگان شمالی آن، این کشورها همچنان از یکدیگر بیگانه ماندهاند و برای افزایش ارتباطات خود قادر به رفع موانع نیستند.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، در گزارشاتی که درباره رابطه افغانستان با کشورهای آسیای مرکزی ارائه میشود، این کشورها به صورت یک بلوک متحد ترسیم میشوند اما این نوع نگاه منعکس کننده واقعیت موضوع نیست و در واقع، این کشورها در نوع مناسبات خود با افغانستان دارای روابط بسیار متفاوتی هستند، که عمدتاً به صورت دوجانبه و محلی است.
این پیچیدگی زمانی بیشتر میشود که در پروژههای بزرگی چون «قلب آسیا»، منطقهای ترسیم شده که بیشتر جنجالی است تا دارای یک اثر واقعی اما در گزارش جدید «شبکه تحلیلگران افغانستان» رویکرد متفاوتی در قبال این موضوع اتخاذ و تلاش شده تا واقعیات موجود در صحنه در حوزههای سیاسی، امنیتی و تجاری مورد بررسی قرار گیرد.
به رغم مشترکات تاریخی، قومی و مذهبی فراوان بین افغانستانیها و همسایگان شمالی آنان، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی همچنان از یکدیگر بیگانه ماندهاند و برای افزایش ارتباطات خود قادر به رفع موانع نیستند.
در مرز افغانستان، گروههای مختلف مردم (چهرههای سیاسی- نظامی، مقامات دولتی، تجار، دانشجویان، مهاجران سابق و سایر مردم محلی) که عمدتاً در مناطق شمالی هستند، به صورت محدود با همسایگان خود در آسیای مرکزی تعامل دارند با این حال، روابط مرزی آنان به اندازهای نیست که بتواند مبنایی برای روابط پایدار و قابل توجه باشد.
روابط اقتصادی
از زمان بازگشایی تدریجی مرزها پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1992 و به خصوص از زمان سقوط طالبان در سال 2001، روابط اقتصادی افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی گسترش قابل ملاحظهای یافته اما شروع آن از سطح بسیار پایینی بوده است.
با این حال، یکپارچگی اقتصادی منطقه همچنان در حال آسیب است چون همه این کشورها هنوز دارای اقتصادی حاشیهای هستند که به طور عمده با نقاط مختلفی در ارتباط میباشند (افغانستان با پاکستان و ایران؛ آسیای مرکزی با روسیه و چین) و در عین حال با مشکلات امنیتی و زیرساختی جدی دست و پنجه نرم میکنند.
شاید بتوان گفت: اهمیت افغانستان برای اقتصاد آسیای مرکزی کمتر از شرکای با ارزشی چون چین نیست؛ به علاوه، همه کشورهای منطقه به خاطر دارا بودن رژیمهای مرزی محدود، سعی دارند از همکاریهای چند جانبه واقعی اجتناب کنند.
برای تاجیکستان و ازبکستان، اهمیت اقتصادی افغانستان به طور جدی، تنها در برخی شهرهای کوچکتر که در نزدیکی مرز این کشور قرار دارند میباشد.
در این مناطق، مردم محلی در هر 2 طرف مرز تبادلات فعالتری دارند همچنین در نزدیکی مراکز قدرت در این 2 کشور، افراد و شرکتهایی هستند که منافع اقتصادی در افغانستان دارند؛ با این حال این منافع در مقایسه با سایر شرکای تجاری بزرگتر، نسبتاً کم است.
ترکمنستان نیز امید به برخی زیرساختهای مهم اقتصادی دارد که میتوانند این کشور را به افغانستان مرتبط کند.
ایجاد پل روی «آمودریا»
مرز افغانستان و تاجیکستان یکی از مناطقی است که شاهد گسترش بیشتر روابط اقتصادی بوده به خصوص در شهرهای «قندوز» و «بدخشان» و منطقه «شیر خان بندر» به ویژه پس از افتتاح پل بر روی رودخانه مرزی «پنج» در تابستان سال 2007 که از جمله آن میتوان به جلسات منظم مقامات دولت محلی، مقامات گمرکی و تجار اشاره کرد اما با این وجود تجارت دوجانبه از طریق این بندرگاه بدون مشکل هم نیست.
در اخذ ویزای تاجیکستان در هر 2 کشور افغانستان و تاجیکستان از جمله برای تجار، فساد گستردهای به چشم میخورد. علاوه بر آن، این تجارت جنبههای غیرقانونی زیادی دارد که به واسطه آن گروههای مختلفی از عوامل دولتی و غیردولتی افغانستان و تاجیک، از جمله قاچاقچیان مواد مخدر منتفع میشوند.
با این وجود، از طریق دستکم 6 پل و 3 بازار مشترک در «بدخشان»، ارتباطات مردمی و فعالیتهای اقتصادی قابل توجهی بین ساکنان محلی افغانستان و تاجیکستان انجام میشود.
علاوه بر تجارت قانونی کالاهایی چون منسوجات، مواد غذایی و قطعات خودرو، بخش مهمی از این تجارت مربوط به قاچاق سنگهای قیمتی چون یاقوت و لاجورد و نیز تریاک و هروئین است که بعضاً با سلاحهای ساخت روسیه به خصوص کلاشینکف، مبادله میشوند.
به گفته یک کارشناس تاجیک، هنوز به طور دقیق مشخص نیست که چه مقدار از این کالاهای غیرقانونی از طریق بازارها و گذرگاههای رسمی و چه مقدار از طریق «مرزهای سبز» (مرزهای غیررسمی) جابجا میشوند.
این تجارت توسط مقامات امنیتی محلی کنترل شده و معمولاً در شهر «اشکاشم» ولایت بدخشان افغانستان بیش از سایر نقاط انجام میگیرد.
در همین حال، رؤسای جمهور 2 کشور در ماه مارس سال جاری میلادی از احتمال راهاندازی پلها و بازارهای مشترک بیشتر در آینده نزدیک خبر دادند.
تجارت محدود از طریق بندر حیرتان
اما در سمت غرب و در مرز افغانستان و ازبکستان، تجارت محلی از طریق «بندر حیرتان»، یعنی از طریق «پل دوستی» به شدت محدود است که علت این امر نیز انجام اقدامات امنیتی شدید از سوی دولت ازبکستان است.
به گفته یک مقام ارشد، اوضاع در این منطقه شبیه «منطقه جنگی» است.
علاوه بر این، افغانستان و ازبکستان از طریق آبهای آمودریا نیز تا حدودی به تجارت میپردازند؛ برای مثال انتقال اولین تانکر سوخت از طریق بندر حیرتان در اکتبر سال 2012 ، پس از 16 سال امیدها برای تقویت تجارت بین این 2 کشور را افزایش داد.
از اواخر سال 2001، بنادر «توره غندی» و «آقینه» که بین افغانستان و ترکمنستان واقع شدهاند، به خاطر نیازهای اقتصادی امنیت محور دهها هزار سرباز آمریکایی و ناتو مستقر در افغانستان، بهبود پیدا کردهاند.
این در حالی است که قبل از سال 2001، تجارت بین افغانستانیها و تاجیکها دارای نوسان زیادی بود. با این وجود، پایان یافتن نیازهای تدارکاتی آیساف میتواند منجر به کاهش تجارت در این 2 بندر شود.
اگرچه میزان درآمدهای تجارت محور در بنادر توره غندی و آقینه افزایش پیدا کرده و وضعیت این بنادر، به خصوص در بحث زیرساختها، با پیشرفت خوبی همراه بوده اما وقایع امنیتی همچنان تهدید فزایندهای برای جریان منظم تجاری در این مناطق به شمار میرود.
در سمت غرب و در جاده بین توره غندی و هرات، بسیاری از مسافرانی که برای دولت افغانستان یا برای سازمانهای غیردولتی ملی و بینالمللی کار میکنند، دردسر زیادی برای پنهان کردن هویت سازمانی خود متحمل میشوند و عموماً از سفر کردن هراس دارند و همین وضعیت در ولایت «فاریاب» نیز وجود دارد.
از لحاظ اداری و اجرایی، انتقال قانونی کالا در مرز افغانستان و ترکمنستان بسیار دشوار و وقتگیر است. برای مثال، به گفته یک مقام دولتی محلی افغانستان در «توره غندی» حتی اگر یک تاجر دارای یک شرکت ثبت شده باشد باید برای صدور ویزای (ترکمن) خود حدود 2 ماه منتظر بماند
پروژههای چندجانبه با مشوقهای خارجی
به طور کلی، دولتهای آسیای مرکزی و افغانستان به طور فزایندهای و با ترغیب جامعه بینالملل مشغول تعاملات چند جانبه و منطقهای با یکدیگر شدهاند، پروژههایی که چون تاپی و کاسا 1000 عمدتاً مبتنی بر موضوع انرژی و زیرساخت میباشد.
با این حال، چشم انداز این همکاریهای رو به رشد منطقهای نامطمئن به نظر میرسد که علت آن عدم اطمینان درباره امنیت آینده افغانستان و نیز کاهش بالقوه علاقه جامعه بینالملل به این منطقه در آینده نزدیک است.
امنیت
هر یک از 5 کشور آسیای مرکزی، طبق منافع رهبران خود دارای سیاست خارجی خاص خود میباشد.
به طور کلی، دولتهای آسیای مرکزی بر روی تهدیدات داخلی پیش روی حکومتهای خود تمرکز دارند که این موضوع ارتباط چندانی با افغانستان ندارد.
شبه نظامیان فعال در شمال افغانستان عمدتاً از بین خود افغانستانیها به کار گرفته شده و تمرکز آنان بر روی جنگهای محلی است و نه عملیاتهای مرزی و در واقع، تهدیدات پیش روی آسیای مرکزی نشأت گرفته از شبهنظامیانی است که از خود این کشورها برخاستهاند و مدتی در منطقه ناآرام قفقاز شمالی در روسیه به سر بردهاند.
در این اواخر، دولتهای آسیای مرکزی با موضوع پیوستن شهروندانشان به جنگ داخلی سوریه و در حمایت از اپوزیسیون سنی مواجه هستند.
حتی تهدیدات خارجی نیز ارتباطی با افغانستان نداشته و عمدتاً مربوط به تنشهای دوجانبه بین این کشورها است؛ مانند تنش بین تاجیکستان و ازبکستان و بین قرقیزستان و تاجیکستان که تقریباً به یک جنگ مرزی بدل شد.
بنابراین، میتوان گفت که درباره خطرات امنیتی افغانستان برای کشورهای آسیای مرکزی معمولاً اغراق میشود از جمله ادعای ارتباط بین قاچاقچیان مواد مخدر با گروههای افراطگرا.
روسیه پیش از این تلاش کرده تا با ایجاد مکانیسمهای اقتصادی و امنیتی چند جانبه، سیاستهای خود در قبال جمهوریهای شوروی سابق، از جمله کشورهای آسیای مرکزی را بار دیگر فعال کند که از بین آنها میتوان به «سازمان پیمان امنیت جمعی» و «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» اشاره کرد.
با خارج شدن بیشتر سربازان ناتو از افغانستان و تنشهای به وجود آمده بین روسیه و ناتو بر سر اوکراین، آسیای مرکزی بیش از پیش مرکز توجه مسکو قرار خواهد گرفت.
هدف اصلی روسیه، حفظ حضور نظامی خود در تاجیکستان و قرقیزستان با نیم نگاهی به ازبکستان و تا حدودی، به ترکمنستان میباشد، 2 کشوری که خارج از مکانیسمهای چند جانبه مسکو محور قرار دارند و با این وجود، از استقلال بیشتری در روابط نظامی و استراتژیک خود برخوردارند.
مداخله اخیر روسیه در اوکراین ممکن است موجب بروز نگرانیهایی در بین رهبران کشورهای آسیای مرکزی شود و این کشورها را به این باور برساند که روسیه میتواند به شکلهای مختلف در این منطقه مداخله کند.
رابطه بین افغانستان و جمهوریهای آسیای مرکزی تنها از طریق سازمان یافته قابل ارتقا خواهد بود و برای اینکه چنین اتفاقی رخ دهد، باید منافع دوجانبه و چند جانبه حقیقی بین این کشورها ایجاد شود و انگیزههای خارجی مثل پروسه قلب آسیا تنها باید نقش حمایتی در این روند ایفا کنند.
این نوع محرکها نمیتوانند آغازگر این رابطه باشند در همین حال، کشورهای آسیای مرکزی نیز برای کمک به این جریان، دیگر نباید به افغانستان به عنوان یک تهدید، یا تهدید بالقوه، نگاه کنند و در عوض، باید متوجه باشند که افغانستان کشوری است که روابط زیادی با منطقه دارد.
رشد این روابط درهم تنیده، یک پروسه بلند مدت خواهد بود و همچنین باید در نوع نگاه به آینده این نکته را در نظر داشت که عبور از موانع روانی غالباً سختتر از موانع فیزیکی است.
کاردار سابق سفارت ایران در مزار شریف به بیان خاطرات خود در زمان شهادت دیپلماتهای ایران در مزار شریف پرداخت و وقایع 17 سال گذشته افغانستان را تشریح کرد.
«محمدرضا فرقانی» کاردار سابق سفارت ایران در افغانستان و نماینده ستاد افغانستان در مشهد در گفتوگو با خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس با بیان اینکه زمان شهادت دیپلماتهای ایران در افغانستان در مزارشریف حضور داشته گفت: من در آن زمان معاون وزارتامورخارجه بودم، اوضاع و شرایط جنگی بین گروههای طالبان و نیروهای مقاومت افغانستان به رهبری «برهانالدین ربانی» و به فرماندهی «احمد شاه مسعود» حاکم بود.
وی با بیان اینکه جنگ طالبان از سال 73 شمسی با ظهور طالبان در شهر قندهار آغاز شد و تا سال 77 همچنان ادامه داشت، گفت: بعد از سقوط کابل اوضاع و احوال افغانستان را از مشهد پیگیری میکردیم.
فرقانی با مرور خاطرات تلخ گذشته و حادثه هولناک شهادت دیپلماتهای ایرانی، گفت: در آن حادثه هولناک 8 دیپلمات ایرانی به شهادت رسیدند و یکی از آنها به طور معجزه آسایی زنده ماند.
طالبان بی تجربه در سال 77 به دنبال قدرت
کاردار سابق سفارت ایران در افغانستان با بیان اینکه طالبان سال 77 با طالبان امروز دچار تغییر و تحولاتی شده بیان کرد: طالبان در آن زمان به فکر به دست گرفتن قدرت سیاسی و نظامی و بیتجربه بود و در حال رقابت با سایر گروهای افغانستان و نیروهای آمریکایی بود.
طالبان امروز، مورد حمایت ناتو
وی با اشاره به اینکه طالبان با گذشت 17 سال که تشکیل حکومت داده و مورد حمایت نیروهای آمریکایی و ناتو است. افزود: در حال حاضر طالبان همانند وزنه سیاسی و به ویژه از نظر نظامی در منطقه است، دولت افغانستان در حال مذاکره صلح در برنامه آشتی ملی قصد دارد با طالبان به تفاهم برسد، پاکستان به دنبال نیروی قدرت طلب طالبان در صحنه در افغانستان است، آمریکا، کشورهای غرب و سازمان ملل نیز بارها درخواست مذاکره با طالبان را دادهاند.
دفتر دیپلماتیک طالبان در قطر
کارشناس مسائل شبه قاره با بیان اینکه طالبان در دوحه قطر دفتر دیپلماتیک دارد، بیان کرد: کشورهای عربی منطقه به دنبال استفاده ابزاری از طالبان هستند، طالبان دفتر دیپلماتیک در دوحه قطر دارد و دارای نماینده است.
فرقانی در ادامه با مرور خاطرات خود در سال 77 و نحوه آشنایی خود با شهید صارمی، گفت: با شهید صارمی در کابل آشنا شدم و بعد از آشنایی با ایشان در مزارشریف با ایشان در ارتباط بودم .
جسارت و شجاعت مثل زدنی شهید صارمی
کاردار سابق سفارت ایران در افغانستان با بیان اینکه شهید صارمی در عرصه سیاست نیز دارای مهارت ویژهای بود، عنوان کرد: جسارت حضور در صحنه تحولات نظامی افغانستان از جمله ویژگیهای این شهید بزرگوار بود.
وی شهامت شهید صارمی را مثال زدنی دانست و بیان کرد: شهید صارمی علاقه خاصی به حوزه سیاست در امور افغانستان و جغرافیای این منطقه داشت.
فرقانی با بیان اینکه شهید صارمی تنها یک خبرنگار نبود، گفت: وی علاقهمند به حوزه فرهنگ، اوضاع و آداب و رسوم کشور افغانستان بود.
تجهیز کتابخانههای افغانستان خواسته شهید صارمی
کاردار سابق سفارت ایران در افغانستان تأکید کرد: کار فرهنگی برای شهید صارمی از اولویت خاصی برخوردار بود، وی معتقد بود به دلیل این که هر 2 کشور فارسی زبان هستیم باید به فرهنگ کتاب و کتابخوانی اهمیت داده شود و خواستار تقویت کتابخانههای افغانستان بود.
وی در ادامه افزود: شهید صارمی با روزنامه نگاران و خبرنگاران در افغانستان آشنا بود و اگر شهید صارمی به شهادت نمی رسید در حال حاضر یکی از بهترین کارشناسان مسائل سیاسی منطقه بود.
روایت تنها بازمانده حادثه در فیلم مزار شریف
فرقانی با بیان اینکه فیلم «مزارشریف» را که در رابطه با شهادت دیپلماتهای ایران در افغانستان است تماشا نکرده، گفت: با توجه به این که من در عمق جریان بودم و می توانستم به فیلم سازان مزار شریف اطلاعاتی را بدهم چرا که لحظه به لحظه آن واقعه هولناک را از مشهد رصد میکردیم، به هر حال به این دلیل که آقای شاهسوند این تیم را همراهی کردهاند و به واقعیت نزدیک است.
روزی که مزارشریف سقوط کرد
کاردار سابق سفارت ایران در افغانستان در ادامه صحبتهای خود به نحوه سقوط مزار شریف توسط طالبان پرداخت و بیان کرد: زمانی که طالبان از غرب و جنوب مزار حرکت کردند، روز 16 مرداد اکثر شهرها سقوط کرده بود و طالبان در آستانه وارد به مزار شریف شدند و این شهر را به اشغال خود در آوردند.
وی با بیان اینکه از طریق تماس تلفنی با کنسولگری در ارتباط و پیگیر وقایع بودهاند، گفت: ما از طریق سیستم ارتباطی صداهایی را می شنیدیم، گروههای طالبان به خشونت در را باز کردند و دیپلماتها را به دفتر مخابراتی که در زیر زمینی بود بردند، اما سیستم ارتباطی قطع نشده بود و در نهایت صدای رگبار به گوش رسید.
امیدوار بودیم که دیپلماتها زنده باشند
کارشناس مسائل شبه قاره افزود: با این وجود مطمئن نبودیم که چه حادثهای در دفتر کنسولگری رخ داده است، امید به زنده بودن دیپلماتها داشتیم.
وی با بیان اینکه این مسئله کینه توزی این افراد را نشان میداد، افزود: همین موضوع باعث شد که احساس خطر کنیم، آرایش نظامی در مرزها برقرار شد تا آنها را سر جایشان بنشانیم.
سکوت معنا دار برخی کشورها در شهادت دیپلماتهای ایران
فرقانی با اشاره به ابعاد جهانی این واقعه گفت: برخی در کشورها در مقابل این حادثه سکوت معناداری داشتند، در حالی که جهان از این اقدام در بهت و حیرت فرو رفته بود.
کاردار سابق سفارت ایران در افغانستان اظهار داشت: برخی کشورها نسبت به این کینه و غرض داشتند و به نوعی خواستار درگیری نظامی ایران و طالبان بودند.
وی این اقدام را نوعی اقدام جاسوسی دانست و گفت: به طور حتم این اقدام از سوی برخی کشورهای ذی نفع از جمله عربستان آمریکا و انگلیس حمایت می شد.
فرقانی در ادامه صحبتهای خود گفت: با این که هنوز از شهادت دیپلمات ها باخبر نبودیم اما در این رابطه هر روز خبری میرسید، اینکه اسیر و یا شهید شده اند.
کاردار سفارت ایران در افغانستان با اشاره به سابقه طالبان در به اسارت گرفتن دیپلماتهای ایران، گفت: قبل از آن نیز دیپلماتهای ایران در افغانستان به اسارت در آمده بودند اما توسط نیروهای طالبان آزاد شدند.
عامل اصلی شهادت دیپلماتهای ایران
وی با بیان طرح این علامت سوال که چرا دیپلماتهای ایران که سابق بر این توسط طالبان به اسارت درآمده بودند، آزاد شدند، اما این بار به شهادت رسیدند، اظهار داشت: طالبان در آن زمان مسولیت این کشتار بیرحمانه را نپذیرفت، احتمال این است که این نیروهای سرویسهای جاسوسی از سوی پاکستان مرتکب این اقدام شدند، چرا که دیپلماتهای ما ازجمله شهید گنجی و شهید رحیمی سابقا در پاکستان به شهادت رسیده بودند.
فرقانی در رابطه با اقداماتی که بعد از این واقع رخ داد گفت: از طریق کنسول گری در هرات و حیدر آباد پیگیر موضوع شدیم و با دوستان پاکستانی، سازمان ملل و صلیب سرخ وارد عمل شدیم و در نهایت خبر شهادت دیپلماتها برایمان مسجل شد.
انتقال پیکر شهدا از مزارشریف به مشهد
کاردار سفارت ایران افزود: بعد از گذشت بیش از یک ماه پیکر شهدا را که در اطراف کنسولگری روی آن ها خاک ریخته شده بود پیدا کردیم و پیکرهای شهدا به مشهد انتقال داده شد.
وی اظهار داشت: در آن سال های ما به دولت افغانستان کمک کردیم و گرنه زودتر از این توسط نیروهای طالبان سقوط کرده بود.
کارشناس مسائل سیاسی افغانستان 17 سال قبل را با حال حاضر بدون تفاوت دانست و بیان کرد: بعد از 11 سپتامبر افغانستان توسط ناتو اشغال شد.
تداوم نأمنی افغانستان با حضور نیروهای داعش
فرقانی با اشاره به ناامنی های اخیر منطقه، گفت: الان هم شاهد حضور نیروهای سرخورده داعش در افغانستان هستیم، هنوز جنگ و نأمنی برقرار است.
وی در پایان با اعلام نگرانی از حضور نیروهای داعش در افغانستان، خاطرنشان کرد: داعش از مناطق جنوبی و جنوب شرق به شمال غرب افغانستان راه یافته است، فقر در این کشور زمینه گرایش به پیوستن داعش را فراهم می کند.
شبکه خبری اسکاینیوز دریافته است برخی کمپهای مهاجران غیرقانونی در فرانسه به دست قاچاقچیان انگلیسی اداره میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، شبکه خبری «اسکای نیوز» دریافته است قاچاقچیان برخی کمپهای فرانسوی، اهل انگلیس و بلژیک هستند و هر چند ماه یکبار تغییر میکنند.
بر اساس یافتههای این شبکه خبری انگلیسی، شبکههای قاچاق انسان واقع در شمال فرانسه به کشورهای انگلیس و بلژیک وصل هستند.
اسکای نیوز خبر داد، تعدادی عکاس بعد از ورود به یک کمپ کوچک که محل اقامت 120 مهاجر غیرقانونی در منطقه «گراند سینت» است دریافتند داخل این کمپ 13 خودرو با پلاک انگلیس اطراف چادرها و پناهگاهها پارک بودند. این کمپ توسط 15 قاچاقچی اداره میشود و رؤسای آن از مهاجران مبالغی را به پوند دریافت میکنند تا آنان را به داخل انگلیس انتقال دهند.
یک تبعه افغان که دوستانی در کمپهای مهاجران دارد به اسکای نیوز گفته است دوستان وی در این کمپ مبالغی به صورت نقدی یا از طریق حساب بانکی به پوند برای قاچاقچیان واریز میکنند.
اسکای نیوز همچنین دریافت در یک گاراژ مخفی، خودروهای پلاک انگلیس وجود داشت که متعلق به یکی از کمپهای مهاجران غیر قانونی در فرانسه میباشد.
گروههای خیریه در رابطه با این کمپها گفتهاند، ورود به این سایتهای مهاجران در فرانسه بعد از ساعت 5 بعدازظهر ممنوع است و این تیمها اطلاعات دقیقی درباره این سایتها ندارند.
ورود مهاجران غیرقانونی از مرز کاله فرانسه به انگلیس در طول هفتههای اخیر مشکلات بسیاری برای دولت و صنعت حملونقل این کشور به وجود آورده تا جایی که دولتمردان انگلیس با همتایان فرانسوی خود دیدار و خواستار همکاری اروپایی، آفریقایی برای حل بحران ورود مهاجران غیرقانونی به انگلیس شدند.